۱۳۹۴/۲/۹

بی بی سی و کوبیدن بر طبل تجزیه طلبی در اهواز !

 

 بی بی سی با پوشش خبر اعتراضات اهوازی ها نسبت به بی عدالتی ها در این استان بر طبل تجزیه طلبی کوفت .
کارشناس این برنامه که یاسین اهوازی معلوم الحال است
جالب اینجاست که همانطور که مجری می گوید: کم و کاستی های منطقه شامل همه اقوام است لر ها فارسها و... پس چرا تنها عربها برای اعتراض صف می کشند و چرا بی بی سی در این خبر چندین بار از لفظ عربها استفاده می کند و چرا فقط با عربها مصاحبه کرده اند. !!!

**************************************

 در ضمیمه این خبر استدلال های یک خبرنگار تجزیه طلب را بخوانیم :

من: انصافعلی هدایت، روزنامه نگار آزاد و مستقل آذربایجانی، خود قربانی نژاد پرستی و خود برتر بینی روشنفکران فارس هستم و از همه شما روشنفکران و نویسندگان ایرانی می پرسم: ایران، برای من و وطنم چه کار کرده که من و وطنم با ایران (شما) بمانیم؟ در این باره، وقتی در ایران بودم، مقاله ها نوشته ام اما از وقتی از ایران خارج شده ام، مجبور به خود سانسوری و سکوت شده ام

 

خانم مهر انگیز کار در مقاله پر ارزش “اهوازی و احوازی” مسایل بسیار مهمی را بر زبان آورده اند که من به سهم خودم از ایشان بسیار ممنونم. اما این جمله “واضح است که جدائی برای احوازی سودی ندارد ، او را و قوم او را آزاد نمی گذارند تا از آن منطقه ی پر برکت به سلیقه ی خود بهره برداری کنند” ایشان من را به نوشتن این مقاله مجبور کرد.

مدت ها بود که از ترسم، مقاله ای نمی نوشتم. از روشنفکران خارج نشین می ترسیدم. آن ها لبه دیگر قیچی جمهوری اسلامی هستند. تنها فرقشان در کمی و زیادی رنگ مذهب و ملی گرایی است.

آخرین باری که در مقاله ای به زبان انگلیسی به ایرانیان هشدار دادم که ایران سرزمین خون و خون ریزی خواهد شد، درست 48 ساعت بعد از آن که رئیس ایرانیم آن مقاله را دید، از کارم اخراجم کرد. به نظر او، من، تجزیه طلب بودم. این آخرین سودی بود که من از ایرانی بودنم و از ایرانی های خیلی وطن پرست کسب کردم و دیگر به من کاری داده نشد و نمی دهند. همان طور که از سال 1375 تا 1384 در ایران اسلامی، کاری در رسانه ها به من داده نشد و هر کجا کار کردم، حقوقم را پرداخت نکردند و شکایت هایم هم به جایی نرسیدند (اما این باعث نشده که من تجزیه طلب شوم. هنوز هم تجزیه طلب نیستم ولی …)

چرا اگر ایران تجزیه شود، برای ایران و مناطق تجزیه شده، سودی نخواهد داشت؟ اتفاقا، و من به تازگی به این نتیجه رسیده ام که راه ایران به سوی دموکراسی، حقوق بشر، و ترقی سیاسی و اقتصادی از درون شعله های تجزیه می گذرد. چون، روشنفکران ایرانی همه راه های دیگر را به بن بست کشانده اند و در خفقان ملت های ایرانی، دست حکومت و روشنفکران حکومتی را از پشت بسته اند. آیا در ایران، روشنفکر و جریان روشنفکری وجود دارد؟ خود مبحث دیگری است.

سوال، در مقابل آنگونه استدلال ایرانی هایی که امثال خانم کار می اندیشند، این است: کدام کشورجدیدی که از تجزیه یک کشور دیکتاتوری به وجود آمده، باخته است، سودی نبرده؟ و رو به بهبودی نرفته است؟ مثال بیاورید!

پس چرا آذربایجان، کردستان، بلوچستان، عربستان (خوزستان) و … تجزیه نشوند؟ ایران چه شاخه گلی را بر سر این مناطق زده است که با جدایی از ایران، آن نعمت ها و مزایا را از دست خواهند داد؟ از کدام مزایای اقتصادی، زبانی، آموزشی، تاریخی، حقوقی، اداری، فرهنگی، سیاسی، برابری حقوقی، برابری اخلاقی، رفاه اجتماعی، بهداشتی، کاری، شغلی، امنیتی، موسیقی، رقص و بقیه هنرها و … سخن می توانید بگویید که جدایی از ایران باعث از دست دادن آن ها می شود.

با جدایی آن ها از ایران، شما نمی توانید به آن ها زبان خودتان را به اجبار آموزش داده و آن ها را از فرهنگ، تاریخ و تمدن خودشان بریده و به آن ها بقوبولانید که حقی در این سرزمین ندارند و اگر نمی خواهند با شما بمانند باید از آن جا بروند.

کشورهای مستقل همسایه در اطراف ایران، چه ضرری از استقلالشان برده اند که این سرزمین ها ببرند؟ کدام یک از آن کشورها از ایران و به خصوص از مناطق حاشیه ای ایران (مستعمره ها) عقب مانده ترند؟

مگر نه این که ایران، دیکتاتوری و روشنفکران دیکتاتورش با نفت خوزستان زنده اند و نفس می کشند؟ اگر خوزستان از ایران جدا شود و کشور عربستان را تشکیل بدهد، ایران ضرر می کند یا عرب های خوزستان؟

مگر نه این که میلیارها دلار پول نفت مردم خوزستان به جیب تهران و اصفهان، کرمان، مشهد … می ریزد و دیکتاتوری سیاسی و دیکتاتوری روشنفکری را در ایران شما، آبیاری می کند. و هر روز، قلدری و دیکتاتوری سیاسی، اقتصادی، فکری و نژاد پرستی شما شکوفا تر و دیوانه تر می شود؟

اگر عاقل باشیم، عرب ها و خوزستانی ها را به تجزیه ترغیب می کنیم تا حقوق انسانی خودمان را بدست بیاوریم. آزادی هایمان را بدست بیاوریم. دموکراسی و حقوق بشر را بدست بیاوریم. از منجلاب و عقب ماندگی که به نام ایرانی و آریایی به ما تحمیل می شود، رهایی یابیم. انسانیتمان را باز یابیم. انسانیتی که ما از آن دفاع می کنیم، عین وحشیگری است اما خودمان را به نادانی و پردانی زده ایم.

آزادی بهایی دارد و باید آن را پرداخت. روشنفکری هم بهایی دارد که باید پرداخت. مناطق عقب مانده ایران که خواهان جدایی هستند و می خواهند حقوق و مزایایی انسانی و اجتماعی خودشان را بدست بیاورند هم باید بهایی بپردازند.

عربستان (خوزستان) نفت دارد. گاز دارد. لب دریا است و به راه های آبی جهان مرتبط. اگر از ایران جدا شود، در چند سال، به پای کشورهای عربی آن طرف خلیج می رسد. دهه ها عقب ماندگی فرهنگی و اقتصادیش را جبران می کند. کار برای بومی ها فراوان می شود. درآمدشان بالا می رود. استانداردهای زندگی مادیشان افزایش می یابد و به طبع آن، استانداردهای فرهنگی هم افزایش می یابد. در منطقه و جهان، تحقیر نمی شوند که هیچ، به واسطه استقلال، به خود می بالند. سر بلند می شوند و از حقارتی که اکنون تحمل می کنند، رهایی می یابند.

در مقابل اما، ایران نفت عربستان را از دست می دهد. گاز عربستان را از دست می دهد. میلیاردها دلار حاصل از آن ها را از دست می دهد. پهنه خاکی و جغرافیایی آن را از دست می دهد. نفوس انسانی و جمعیت فعال و مولد آن را از دست می دهد. راه دست یابی به دریا و اقیانوس از آن منطقه را از دست می دهد. تجارت بین الملل برایش پر هزینه تر و سودش کمتر می شود. سرمایه مالیش، بشدت کاش می یابد. پول در گردشش بی ارزش می شود. ارتش و سپاهش، مجبور می شوند، نیروهای سرکوبشان را بشدت کاهش بدهند. دولت، مجبور می شود، کارمندانش را اخراج کند. کارهای عمرانی که با پول نفت و گاز سر و سامان می گرفتند، می خوابند. تولیدات وابسته به صنایع دولتی، متوقف می شوند. نمی تواند سرمایه گذاری جدیدی داشته باشد. پروژه هایی که در سال های قبل سرمایه گذاری شده بود، نیمه کاره رها می شوند. بسیاری از دانشگاه ها و مدارس بسته می شوند. چون بودجه ای برای آن ها نمی ماند. کتاب های درسی که با پول نفت چاپ و توزیع می شدند، دیگر چاپ نمی شوند. فعالیت های فرهنگی که در راستای ترویج زبان فارسی در خارج از ایران و در سراسر ایران انجام می گرفت و تمامی سازمان ها و تشکیلاتی که برای ایران ها فرهنگ تراشی می کردند، و نژاد پرستی را آبیاری، محو و نابود می شوند یا کم رمق می گردند.

در نبود پول نفت و در مقابل شکوفایی همه جانبه عربستان به عنوان یک واحد سیاسی نو ظهور، ایران در چند سال، اسیر بیکاری، افسردگی و عقب ماندگی همه جانبه می شود. مگر آن که بخواهد از اسارت عقاید کهنه و ضد بشری و عقب مانده نژاد پرستی رهایی یابد و به جامعه بین المللی بپیوندد. مگر نه آن که روشنفکران آن، هم در صحنه بین المللی و هم در پهنه کشوری بر طبل افتخار بر آریایی می کوبند و همه انسان ها و فرهنگ ها و تمدن ها را تحقیر می کنند؟ این در حالی است که همه این نوع رفتارهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بر ضد قوانین بین المللی است. تصور ایرانیان از حقوق بشر، تنها بر حول محور فارس، ترک، کرد، عرب، بلوچ، ترکمن، لر، شمالی (مازنی و گیلکی) و … می چرخد. روشنفکران و فعالان حقوق بشر آن، از ایران دم می زنند اما مقصودشان، تامین منافع یک قوم به نام “فارس” است.

اگر آذربایجان، کردستان، بلوچستان، شمال و … از ایران جدا شوند، وضع ایران از همه جهت وخیم می شود. ایران و اقتصاد و فرهنگ نژاد پرستانه اش می میرد. شاید و شاید روزی روزگاری در خاکستر آن، جوجه سیمرغی پدیدار شود. اما شاید …

آذربایجان، کردستان، بلوچستان و … هم از نفت و گاز عربستان و اهواز (احواز) بی نصیب نیستند. کارها و سرمایه گذاری های دولتی – هر چند اندک – در این مناطق هم می خوابند. بیکاری گسترش می یابد. به طبع تهران، ورشکستگی اقتصادی همه جانبه و عمیق، در همه این مناطق بوقوع می پیوندد. همه این مناطق، از جدایی عربستان از ایران متضرر می شوند و مدت ها طول می کشد، تا روی پای نحیف خودشان بایستند اما عربستان، از همان روز اول، راه شکوفایی را در پیش می گیرد.

حال تصور کنید که آذربایجان هم از ایران جدا شود. آذربایجان چه ضررهایی را تحمل خواهد کرد؟

تنها ضرر برای آذربایجان و دیگر مناطق خواهان جدایی از ایران، از دست دادن درآمد مالی حاصل از نفت خوزستان خواهد بود. ولی همان طور که اکنون خود خوزستان سهم چندانی از پول نفتش ندارد، سهم چندانی هم به دیگر مناطق نمی رسد. برای همین آن ها بسیار عقب مانده هستند.

در حقیقت، عربستان (خوزستان) مستعمره تمام و کمال با همه مشخصه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، آموزشی و … فارس به تمام معنی هست. استعمار فارس، به خون و نفت خوزستان زنده و قادر به استعمار دیگر مناطق است. اگر خوزستان آزاد شود، دیگر مناطق به خودی خود آزاد می شوند.

اگر آذربایجان در استعمار خوزستان، به اندازه فارس دخیل نباشد، نقش غیر قابل انکاری در این روند دارد و به هر حال، در این استعمار سهیم است، حتی اگر خودش مستعمره باشد اما اگر مستقل شود، پول نفت و گاز را از دست می دهد.

در عوض، طعم استقلال را می چشد. سرنوشتش را خودش می نویسد و فارس برای او برنامه ریزی نمی کند. در سر راه ایران و اروپا قرار دارد و ایران مجبور است از آن بگذرد تا به اروپا برسد. با همسایه ها و اروپا رابطه سیاسی، اقتصادی و … برابر برقرار می کند. در مناطق جغرافیایی خودش، زبان و فرهنگش را ترویج می هد. این همان چیزی است که فارس اجازه اش را نمی دهد. در مدارس و دانشگاه هایش، زبان خودش آموزش داده می شود. تاریخ و فرهنگش، از زیر خروارها خاک و خرابه و دروغ گویی آریایی به بیرون می آید. شخصیت های تاریخیش، ادبی و فرهنگیش، سیاسی و اقتصادیش احترام خود را باز می یابند. از تحقیری که فارس ها به او روا می دارند، رهایی می یابد. در اندک زمانی، راه خود را باز می یابد. با همسایه های هم فرهنگ، هم زبانش و هم تاریخش– بدون ترس از اتهام های رنگا رنگ- رابطه برقرار می کند.

حداقلش آن است که مثل جمهوری چک، کشوری بدون دسترسی به آب های بین المللی می شود. ولی یک واحد سیاسی خواهد بود و به همان اندازه که با فارس رابطه خواهد داشت، با آنکارا، آذربایجان، با آمریکا، با عربستان، با کردستان و دیگر واحدهای سیاسی رابطه خواهد داشت.

در بخشی از این جمله خانم کار “واضح است که جدائی برای احوازی سودی ندارد ، او را و قوم او را آزاد نمی گذارند تا از آن منطقه ی پر برکت به سلیقه ی خود بهره برداری کنند” نگرانی از آن است که دیگر دولت ها و به خصوص استعمارگان به خوزستان اجازه ندهند تا آزاد باشد و از منطقه پر برکت خود، به سلیقه خود بهره برداری کنند.

از این سخن چنین بر می آید که عرب ها در ایران امروزی آزادند و به سلیقه خودشان از منابع خودشان استفاده می کنند. اما ایشان

هم مانند همه کسانی که می دانند اما انکار می کنند یا خودشان را به کوری عقلی و غفلت می زنند تا در انکارشان بمانند، می دانند که فرقی در میان استعمارگر و مستعمره نیست. استعمارگر استعمارگر است و مستعمره مستعمره است. فرقی هم در بینشان نیست اما اگر هم فرقی باشد، به نفع خوزستانی ها خواهد بود. تصور می کنم خانم کار آن قدر شجاعت دارند که بپزیرند، خوزستان اگر مستعمره آمریکا یا انگلستان یا آلمان، یا سوئد یا سوئیس بود، وضعیت فرهنگی، زبانی، اجتماعی، آموزشی، اقتصادی، کاری، رفاهی، بهداشتی و … بهتری داشت. آزادی هایش بهتر بود و …

جمله آخر این که: وضع تهران و فارس را با مناطق مستعمره ای چون خوزستان، آذربایجان، کردستان، ترکمن صحرا، بلوچستان یکسان و در یک شرایط تصور نفرمایید. این گونه تصور از ایران، عین کوری سیاسی و حماقت سیاسی است. ملت های ما در مناطق مستعمره، از آزادی هایی که شما در مناطق استعمارگر دارید هم محروم هستند. ما اجازه نداریم نام غیر فارس هم داشته باشیم. تمامی نام های جغرافیایی ما را به فارسی تغییر داده اند؟ زبان ما ممنوع است و زندانیان سیاسی ما برای بدست آوردن آزادی سیاسی و دموکراسی در ایران مبارزه نمی کنند. آنان برای بدست آوردن حق آموزش به زبان مادری خودشان در زندان ها می پوسند. آن ها می خواهند فرزندانشان نام کوروش، داریوش، هخامنش، و … را روی فرزندانشان نگذارند. آن ها می خواهند از نام های ترکی که قدغن است استفاده کنند. هنوز برای ما آذربایجانی ها و کرد ها زود است که به دنبال فانتزی باشیم. هنوز شما روشنفکران ایران، حقوق اولیه ما را به رسمیت نشناخته اید و نمی دانید، این رفتار شما مخالف قوانین حقوق بشری و بین المللی است یا اگر می دانید، باور ندارید و معترف نیستید.

آیا واقعا شما و ما روشنفکران ایران زمین، حقوق بشر، کنوانسیون های رفع تبعیض نژادی، آزادی های زبانی را برای ایرانیان ترک، کرد، بلوچ، عرب، ترکمن، لر، بختیاری، قشقایی، ایلامی، مازنی، گیلانی، خراسانی، برسمیت می شناسیم؟ و به آنان حق می دهیم که زبان خودشان را یاد بگیرند؟ و حاضرید تا زبان آنان را یاد بگیرید؟

اگر اعتقاد داریم و قوانین بین المللی را می پذیریم، آیا شجاعت آن را داریم که این اعتقاد را در نوشته ها، گفتارها، رفتارهای سیاسی و اجتماعیمان آشکارا بیان کنیم؟

به نظر شما، ایران یکپارچه خواهد ماند یا تجزیه خواهد شد؟

به نظر شما، با تجزیه ایران و با رفتن نفت و گاز از سر سفره سیاست و اقتصاد ایران، قدرت دیکتاتوری در میان مردم و مناطق مختلف ایران کنونی تقسیم نخواهد شد؟ و در اثر آن، دموکراسی سر برنخواهد آورد؟

من فکر می کنم که ایران تجزیه خواهد شد. چون سیاستمداران دیکتاتور و روشنفکران دیکتاتورش، همه راه های سیاسی را بر روی همه ملت های ساکن ایران بسته اند و جز راه تجزیه، راه بازی برای ملت های ساکن در ایران کنونی باز نگذاشته اند.

انصافعلی هدایت؛

۱۳۹۴/۲/۸

آیا توهین به مردم ایران، خط قرمز BBC نیست؟ +ویدئو

مدیر بی‌بی‌سی پاسخگو باشد؛
آیا توهین به مردم ایران، خط قرمز BBC نیست؟ +ویدئو

پس از اعتراضات گسترده به مجری بی بی سی فارسی و حمایت های خاص دوستان "افغانی" وی از این مجری، ستار سعیدی در واکنشی مجدد، به مخاطبان فارسی زبان خود توهین کرد و نوشت: «جواب ابلهان خاموشیست»



در پی انتشار درخواست جمعی از موسسات مردم نهاد و اقشار مختلف مردم استان قزوین از معاون سیاسی- امنیتی این استان، که خواستار برخورد با برخی آرایشگاه‌های متخلف زنانه در قزوین بودند، "ستار سعیدی" مجری شبکه دولتی انگلیس (بی‌بی‌سی فارسی) در صفحه رسمی خود در توئیتر نوشت: «اپیلاسیون هم به کیس‌های #پناهندگی اضافه شد.»
این متن کوتاه و توهین آمیز از سوی مجری شبکه بی بی سی فارسی باعث شد تا خشم مخاطبان توئیتر را برانگیزد؛ تا آنجا که وی مجبور به حذف این مطلب از صفحه توئیتر خود شد.
توئیت ستار سعیدی/ اپیلاسیون
اما ماجرا به اینجا ختم نشد و پس از اعتراض های گسترده مخاطبان فارسی زبان در اغلب شبکه های اجتماعی، ستار سعیدی طی مطلبی جدید مجبور به عذرخواهی شد.
وی که از هجم گسترده انتقادات در فضای مجازی به تنگ آمده بود، نوشت: «من توئیت اپیلاسیون رو حذف کردم و معذرت میخوام اگه به کسی برخورده. لطفا تمومش کنید. #شرمنده»
توئیت ستار سعیدی/ اپیلاسیون
اما در میان واکنش ها به مطلب توهین آمیز ستار سعیدی، واکنش خبرنگار روزنامه "شرق" قابل تأمل بود. "صدرا محقق" در کامنتی نوشت: «#ستار سعیدی خبرنگار خوب و کار درستیه، توئیت های توهین آمیز که یه عده نژاد پرست دارن علیه‌ش می نویسن فقط لمپن بودن نویسندگان رو نشون میده.»
توئیت ستار سعیدی/ اپیلاسیون
اما پس از اعتراضات گسترده به ستار سعیدی و حمایت های خاص و معنادار دوستان "شرقی" مجری بخش فارسی شبکه انگلیسی "بی‌بی‌سی" وی در واکنشی مجدد، به مخاطبان فارسی زبان خود توهین کرد و نوشت: «جواب ابلهان خاموشیست، من صد برابر چرت و پرت های ابلهان بی جنبه، حمایت و انرژی مثبت دریافت کردم از دوستان فهیم و باشعورم.»
توئیت ستار سعیدی/ اپیلاسیون
ستار سعیدی پس از این توهین، در حرکتی فرار به جلو، با انتشار مطلبی از سایت بی بی سی، سعی کرد تا واکنش طبیعی مخالفان خود را نوعی "نژادپرستی" جلوه دهد؛ در حالی که، آنچه باعث رنجش شده بود، نه نژاد وی، بلکه جسارت وی به ملت ایران بود.
چندی پیش "صادق صبا" مدیر بخش فارسی بی بی سی در پاسخ به این پرسش که «چرا "جرمی کلارکسون" -مجری مشهور بی بی سی که پر بیننده ترین برنامه این شبکه را مجری گری می‌کرد- از این شبکه اخراج شده است؟» گفت: «جرمی کلارکسون با درگیری و ضرب و شتم تهیه کننده برنامه خود، از خط قرمز بی بی سی عبور کرده است!»

 

رابطه کمک اسرائیل به زلزله زدگان نپال و رحم اجاره ای همجنسگرایان

  سایت رادیو اسرائیل در خبری روز دوشنبه نوشت :

 کشور اسرائیل امروز نیز با بیشترین امکانات فنی و لجیستیک خود به یاری زلزله زدگان در کشور آسیایی نپال ادامه داد. در حالی که یک هواپیمای دیگر "العال" برای باز گرداندن اسرائیلی ها امروز به فرودگاه بین المللی کاتماندو، پایتخت نپال، رسید، آقای بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر، تاکید کرد اسرائیل در کنار امداد رسانی سریع به شهروندان گردشگر خود در نپال، به مردم این کشور فقیر خاور دور نیز بیشترین کمک ها را اعطا می کند.
 
گردشگران اسرائیلی با هواپیمای العال، بعد از زلزله نپال، به اسرائیل بازگردانده شدند
*         تلاش های سفیر اسرائیل در نپال آقای مئیر و تمامی امکانات سفارتخانه تحت سرپرستی او مصروف کمک به زوج های بی فرزند اسرائیل شده است که برای بچه دار شدن به کشور نپال می روند. اکثرا زوج های همجنس گرای مرد اسرائیلی برای بچه دار شدن، اسپرم خود را به یک زن فقیر نپالی می دهند و با اعطای پول به او در طول دوران بارداری، از او بچه دار می شوند و سپس طفل را به اسرائیل انتقال می دهند. در اسرائیل قانون می گوید زنان و مردان همجنس گرا می توانند حضانت فرزند یا فرزندان را به عهده گیرند اما رحم اجاره ای نمی تواند شامل حال زوج های همجنس گرا شود. لذا همجنس گرایان اسرائیل در سال های اخیر کشورهایی مانند نپال و هند را برای گرفتن رحم اجاره ای یافته اند.
  
زوجهای همجنسگرای اسرائیلی با اطفالی که در «رحم اجاره ای» از زنان نپالی بدنیا آمدند،
به اسرائیل برگردانده شدند. همه امکانات اسرائیل برای کمک به این زوجها بسیج شده است.
*          دهها زوج همجنس گرای اسرائیلی، که اکثر مرد هستند، در جریان زلزله روزهای گذشته نپال، نگران زنان جوان نپالی بوده اند که به عنوان رحم اجاره ای، طفل درست شده برای آنها را حمل می کند. سفارتخانه اسرائیل در شهر کاتماندو دستور گرفته است بیشترین کمک را به این امر مبذول کند تا این زوج های همجنس گرا و سایر زوج های بی طفل اسرائیلی که به مردم نپال برای بچه دار شدن روی آورده اند، به آرزوی خود برسند. در اسرائیل همجنس گرایان اکثرا حقوقی مشابه خانواده های دیگر دارند و دولت موظف به کمک به تحقق آرزوهای آنها می باشد. دیروز و امروز چند طفل تازه بدنیا آمده در نپال برای ایندسته از زوج های اسرائیلی، با هواپیمای اسرائیلی به این کشور آورده شدند. اسرائیل نخستین کشور جهان بود که بیمارستان صحرائی خود را در کاتماندو راه اندازی کرد.

امدادگران اسرائیلی پیش از پرواز به سوی نپال، عکس یادگاری می گیرند

۱۳۹۴/۲/۴

افشاگری علیه مجری صدای امریکا /تجاوز /آدم فروشی/مزدوری/

بابک افتخاری در تلویزیون ایران اریایی با قرائت بیانیه ای مدعی تجاوز سفیری مجری برنامه روی خط در VOA به یک خانم و سپس زیراب زدن برادر وی شد .

نوری زاده: تشکر از مجاهدین در دلم مانده بود



نوری زاده ضمن گلایه از ایرانیان بخاطر عدم حمایت از هنر مندان و آوهزه خوانان در مقابل از مجاهدین خلق بسیار تقدیر کرد که از هنرمندان خود بخوبی تقدیر  می کند. برگزاری مراسم تدفین اندو که اخیرا برگزار شد از مواردی بود که باعث شادی نوری زاده شده بود .

کنگره آمریکا از مریم رجوی بعنوان رئیس جمهور برگزیده ایران دعوت کرد

رسانه های رژیم خبر دادند :   مریم رجوی از طریق ویدئو کنفرانس در جلسه استماعی که هفته آینده در مجلس نمایندگان آمریکا برگزار می‌شود، شرکت می‌کند. 

به گزارش  فارس، مریم رجوی (عضدانلو)  قرار است روز 29 آوریل (9 اردیبهشت) از طریق ویدئو کنفرانس در یکی از جلسات استماع کنگره آمریکا شرکت کند.

شرکت وی در نشست «داعش: تعریف دشمن» که در کمیته فرعی «تروریسم، منع اشاعه و تجارت» کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا برگزار می‌شود، به دعوت نمایندگان حامی این گروهک در کنگره صورت می‌گیرد.


 

مجاهدین خلق  تا سال 2012 از سوی واشنگتن هم گروهی تروریستی به شمار می‌رفت، اما پس از لابی‌گری گسترده، از این فهرست خارج شد.

تاکنون گزارش‌های متعددی از ارتباط نزدیک مجاهدین  با اعضای ارشد کنگره و پرداخت مبالغ کلان به آن‌ها برای حمایت از منافقین، منتشر شده است. از جمله سناتورهایی که روابط گرمی با انها دارد، رابرت منندز است که اخیرا در ارتباط با یک پرونده سوءاستفاده مالی، مجبور به کناره‌گیری از سمت خود در کمیته روابط خارجی سنا شد.

۱۳۹۴/۲/۳

فیلم «اتوستاپ» با بازی بهنام تشكر(دكتر نیما در ساختمان پزشكان) و میترا حجار

فیلم توقیف شده «اتوستاپ» با بازی بهنام تشكر(بازیگر نقش دكتر نیما در ساختمان پزشكان) و میترا حجار به عنوان تنها اثر سینمایی صفاریان كه در حركتی متفاوت فیلمبردار نداشت و روایت سفر یك زن و مرد بود كه در طول سفر از همدیگر فیلم می گیرند و این فیلمها تدوین شده،در این سفر در انتها بازیگر مرد زن را مورد تجاوز قرار می دهد که البته در قبال ان مبلغی را به زن داده است .
این مستند برای چندمین بار از برنامه اپارات بی بی سی پخش شد.
اولین بار در سال 1390 پخش این فیلم از بی بی سی باعث بازداشت عوامل فیلم شد.

اندر احوال امروز صدای امریکا

 

همزمان با بیرون انداختن سیامک از برنامه افق ، اقای الن ایر در فیس بوکش از مردم خواسته که نظر شون درباره صدای امریکا و بی بی سی بیان کنند. 

 


ماجرای مکه رفتن مادربزرگ اوباما و تصاویر سکسی مادرش

امروز همزمان با خروج اخرین گروه زائران ایرانی از مکه مادر بزرگ اوباما وارد مکه شد .

سارا عمر، مادر بزرگ باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، بر اهمیت نمایشگاه محمد پیامبر در مکه مکرمه تاکید کرد و گفت که این نشانه تعالیم اسلام میانه رو و فراخوانی برای تحمل و رد خشونت است.
سارا با پسرش سعید اوباما، عموی باراک اوباما، و نوه اش موسی اوباما برای برگزاری حج عمره به مکه رفته است. او از تلاشهای دولت سعودی در توسعه حرمین شریفین قدردانی کرد.
سارا و اعضای خانواده اش به مدت 2 ساعت از این نمایشگاه که در محله نسیم مکه برگزار می شود دیدن کرد. او گفت: "از دیدن این نمایشگاه خوشحال شدم. این نمونه خوب تبلیغ اسلام به روشی نوین است که با تحقیقات علمی و مستدل ارائه می شود.

همزمان عکس هایی سکسی از مادر اوباما

ann dunham  که قبلا از دنیا رفته نیز منتشر شده است . برای تایید این عکس ها لازم است فیلم زیر را ببینیم :

برای تایید واقعی بودن این عکس ها فیلم زیر را ببینیم :

لینک فیلم و عکس

https://scontent.xx.fbcdn.net/hphotos-xfa1/v/t1.0-9/p480x480/11156266_365661023634093_7381822484533490653_n.jpg?oh=25c4b44648976e514bd92bba89f3fadc&oe=55D4B8FD

ادعای حسن عباسی علیه حسن روحانی

فرارو نوشت:حسن عباسی در برنامه‌ای در دانشگاه امیرکبیر با بیان اینکه "در ۱۳۶۵ دو سال مانده به آخر جنگ در هتل پاریزین پاریس جلسه‌ای برگزار می‌شود"، مدعی شده است: دو نفر از ایران از مجلس شورای اسلامی وقت و یک نفر ظاهرا آمریکایی که اخیرا معلوم شده مشاور ضدتروریسم نخست وزیر وقت اسرائیل بوده است جلسه‌ای برگزار می‌کنند.
به گزارش نامه، در تصاویری که عباسی در این جلسه منتشر کرده، وی ضمن طرح این ادعا که "حسن روحانی در آن جلسه از انعطاف بیش از حد غرب در مقابل امام خمینی شکایت می‌کند" گفته است: ابتدا خبر این جلسه در روزنامه‌های اسرائیلی به زبان عبری منتشر می شود و سال گذشته بعد از ۲۷ سال، اسرائیلی ها این مسئله را به زبان انگلیسی منتشر می کنند. سوال من این است که چه طور به این مذاکرات هسته ای اعتماد کنیم؟! با توجه به این ادعایی که در این سند شده است چه طور به این مذاکرات فعلی اعتماد کنیم.

وی ادامه داد: به نظر من اسرائیلی ها می خواهند دولت ما را زمین  بزنند. می خواستند دولت ما را مسئله دار کنند. لذا ما نسبت به این مسئله تردید داریم . اما دولت موضع خود نسبت به این مسئله را روشن کند. آیا این نشست آن روز برگزار شده است یا خیر؟! در ۱۳۶۵ در هتل پاریزین پاریس مقامات دولت جمهوری اسلامی با اسرائیلی ها دیدار داشته اند یا خیر؟! ... دولت رسما بیانیه بدهد و مشخص کند... چه میزان حرف هایی که اینجا علیه امام زده شده است واقعیت دارد؟! اگر این گزارشی که اسرائیلی ها منتشر کردند حتی یک درصد صحت داشته باشد، دولت باید مشخص کند که مذاکره کنندگان چه نسبتی با این قضیه دارند؟! حرف هایی که ۲۷ سال پیش با اسرائیلی ها در مورد امام و انقلاب و اعتدال گرایی زده شده، چه معنایی دارد؟ امیدواریم دولت تکذیب کند.

عکس: شباهت بازیگر سریال “در حاشیه” به فردین اتفاقی نیست


Sam-Nouri

تقاطع: سام نوری، یکی از بازیگران مجموعه‌ی تلویزیونی “در حاشیه”، فاش کرد که خواهرزاده محمدعلی فردین، بازیگر فقید سینمای ایران است.

این بازیگر ۴۳ ساله در گفتگویی با “بانی‌فیلم” که روز سه‌شنبه (۱ اردیبهشت-۲۱ اپریل) منتشر شده، گفته: «من تا به حال به این نسبت فامیلی اشاره‌ای نکرده‌ام، آن هم فقط به خاطر آن که ذهنیت پیش نیاید که من خدای ناکرده قصد سوءاستفاده از نام مرحوم فردین را دارم و بیشتر تلاش می‌کنم از قابلیت‌های خودم بهره ببرم. با این حال اما گویا شباهت من با دایی‌ام چنان زیاد شده که آرام آرام همه متوجه آن شده‌اند و این مسأله از یک منظر باعث افتخار من است و از طرف دیگر شاید توقعی را ایجاد کند که من قدرت پاسخ‌گویی به آن را نداشته باشم، چون مرحوم فردین، یگانه بود و نظیری نخواهد داشت و حتی اشاره و محبت مردم در این زمینه، مرا شرمنده می‌کند.»

نوری که پیش از این نیز در کارهای مهران مدیری حاضر بوده، در خصوص چگونگی ورودش به حرفه بازیگری می‌گوید: ««من و علیرضا عصار از دوستان قدیمی هستیم و از طریق وی با آقای مدیری آشنا شدم تا اینکه به پیشنهاد ایشان در “مرد دو هزار چهره” برای نخستین بار جلوی دوربین رفتم. البته من حدود ۲۱ سال در ایران نبودم و در بازگشت به کشور، این آشنایی صورت گرفت. هر چند مادرم خانم فاطمه نوری هم در زمینه بازیگری فعالیت دارند و در کل از کودکی در خانواده‌ای هنرمند پرورش یافته‌ام. مرحوم دایی‌ام زمانی که بازی می‌کردند من کودک بودم و از تماشای کارهای او لذت می‌بردم. گرچه به دلیل سن کم، خاطره چندانی از آن مرحوم ندارم.»

محمدعلی فردین که یکی از محبوب‌ترین بازیگران تاریخ سینمای ایران به شمار می‌رود، ۱۵ سال قبل، در فروردین‌ماه سال ۱۳۷۹ و در سن ۷۰ سالگی درگذشت.

آخرین فیلمی که از فردین به روی پرده‌ی سینماهای ایران رفت، فیلم “برزخی‌ها” ساخته‌ی ایرج قادری در سال ۱۳۶۱ بود که پس از آن‌که با فروش هشت میلیون تومانی، رکورد فروش فیلم در ایران را شکست، توقیف شد و به دنبال آن، ایرج قادری، محمدعلی فردین، سعید راد و ناصر ملک‌مطیعی، ممنوع از فعالیت شدند.

از این جمع، قادری، راد و به تازگی ملک‌مطیعی توانستند به عرصه‌ی سینما بازگردند اما ممنوعیت حضور فردین در سینما تا زمان مرگش ادامه پیدا کرد.

فردین که بارها احضار و بخشی از اموالش نیز مصادره شده بود، تمام آن سال‌ها را در فرش‌فروشی‌ معروفش در میدان ونک تهران سپری کرد و سرانجام پس از مدت‌ها سکوت خبری درباره‌ی او، در روز ۱۶ فروردین ۱۳۷۹، خبر درگذشتش در اثر ایست قلبی منتشر شد و دو روز پس از آن با حضور بیش از صد هزار نفر از علاقه‌مندانش به خاک سپرده شد.

او در مصاحبه‌ای ویدئویی که در سال‌های گوشه‌نشینی انجام داده بود، خطاب به مقامات جمهوری اسلامی گفت: «همیشه این سوال بود که چرا باید بال‌های ما قیچی بشود؟ کار ما کار هنری است کار ذوقی است، یک کسی که بیست و هشت سال، سی سال در این قسمت کار هنری و ذوقی کار کرده یک مرتبه بال‌هایش را بچینند و یا دست و پایش را قطع کنند؛ آن هم در جمهوری اسلامی؛ به نظر من انصاف نیست. ماها هرکدام، آن تعداد انگشت‌شماری که در این سینما بودیم، درواقع تاریخ سینما هستیم. هیچ‌کس نمی‌تواند اسم ما را پاک بکند چون در قلب یک یک این مردم نوشته شده اسامی ما و به هر صورت حق داریم که بگوییم در این سینما سهمی داشته‌ایم.»

بازگشت ۱۰۸ شیء تاریخی از آمریکا به ایران بعد از 50 سال (+عکس)

 پس از پیگیری های حقوقی انجام شده از جانب میراث فرهنگی و با همکاری وزارت امور خارجه و نهاد ریاست جمهوری، ۱۰۸ شیء تاریخی از طریق فرودگاه امام خمینی (ره) وارد کشور شد.

 به گزارش خبرگزاری صدا و سیما ، این اشیاء 50 سال پیش به رسم امانت به موسسه شرق شناسی شیکاگو آمریکا داده شده بود که برخی از اشیاء پیش از این به کشور برگردانده شده ولی 108 قطعه که شامل برخی از اشیاء منحصر بفرد است بامداد امروز وارد کشور شد.

محمد حسن طالبیان گفت: این 108 شی تاریخی در مجموعه ای 264 قطعه ای، 50 سال قبل به رسم امانت به موسسه شرق شناسی شیکاگو با شروط حفظ سلامت، بازگشت آنها و نیز استفاده برای صرف کارهای علمی داده شده بود.

وی با تاکید بر اهمیت چغامیش گفت:‌ این اشیا متعلق به چغامیش هستند که یکی از محوطه های مهم ایران و جهان از نظر تاریخی به شمار می رود و مهمترین و کلیدی ترین سایت پیش از شوش در کنار رودخانه دز بوده است.

طالبیان افزود: در 8000 سال قبل در این مکان ما شاهد خانه هایی پیشرفته با خشت بودیم و اشیایی مانند خیش سنی، پوپک های گلی و ‍ ژتون های سفالی از مدیریت اقتصادی پیشرفته در آنجا داشته است.

وی اضافه کرد: تعدادی از اشیای به امانت داده شده پیش از این برگردانده شده بود و حدود 108 قطعه باقی مانده پس از 50 سال به کشور بازگشت که در میان آنها اشیایی منحصر بفرد هم یافت می شود.

معاون سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گفت: ‌این اشیا پس از کشمکش طولانی حقوقی توسط میراث فرهنگی، دفتر حقوقی بین الملل نهاد ریاست جمهوری و همکاران وزارت خارجه و با هزینه موسسه شرق شناسی شیکاگو به کشور بازگشت.

وی افزود: تلاش فوق العاده ای در چند ماه اخیر برای این منظور انجام شد و نگاه راهبردی دولت و فضای سیاسی که در دنیا ایجاد شده به این مهم کمک کرده است.

گیل اشتاین، رییس موسسه شرق‌شناسی شیکاگو در مصاحبه باخبرنگار خبرگزاری صدا و سیما، نیز محوطه تاریخی چغازنبیل را محلی برای آغاز شهرنشینی و تمدن در ایران ذکر کرد و گفت: این اشیا برای مطالعات قرض گرفته شده بود که طی سالها پی گیری حقوقی و طی مراحل قانونی، اکنون من بسیار خوشحالم که آنها را به تحویل موزه ملی ایران، جایی که خانه آنهاست و به آن تعلق دارند، می دهم.

وی افزود: این اشیا قطعاتی ساده از گل و فلز هستند که ارزش آنها علمی و در جهت فهم تاریخ تمدن در ایران است.


با کلیک بر روی عکس ها، می توانید آنها را در سایز واقعی مشاهده کنید.
با کلیک بر روی عکس ها، می توانید آنها را در سایز واقعی مشاهده کنید.

حضور "رونی کلمن" در گلزار شهدای بهشت زهرا

:رونی کلمن  قهرمان بدنسازی و پرورش اندام دنیا پس از بازدید از قطعه شهدای بهشت زهرای (س) تهران گفت :خیلی خوشحالم که امروز به این مکان مقدس آمده ام و با قهرمانان ایران آشنا شدم، شهدا قهرمانان هستند و باعث افتخارم بود که امروز در این مکان حضور پیدا کردم.

رونی کلمن قهرمان امریکایی پرورش اندام دنیا و قهرمان هشت دوره مسابقات مستر المپیا صبح امروز از قطعه شهدای بهشت زهرای (س) تهران و از یادمان شهدای نهضت جهانی اسلام بازدید کرد.

فیلم جعبه سیاه مفاسد اقتصادی ایران کیست

«در سال ۹۲ و آن هم در ایام رسیدگی به پرونده کرسنت در لاهه و درست هنگامی که قرار بود با شهادت در دادگاه گره کور این پرونده علیه ایران را باز کند، خبر ناپدید شدنش همه را شوکه کرد.

خبرگزاری امنیتی «تسنیم»، وابسته به سپاه پاسداران، با انتشار ویدئویی «اختصاصی» از اعترافات عباس یزدان‌پناه یزدی، «دوست دوران نوجوانی و جوانی، معاون، نماینده و «کیف پول» مهدی هاشمی رفسنجانی»، او را..

برای دیدن ویدئو کلیک کنید

نظر سنجی درباره BBC و VOA توسط الن ایر


الن ایر سخنگوی فارسی زبان وزارت خارجه امریکا در فیس بوکش

یک نظر سنجی گذاشته درباره VOA و BBC  جالب اینه که اکثرا مخالف این دو تلویزیون بودن.

ضمنا شایعه تغییر مدیران در صدای امریکا با این نظر سنجی قوت گرفته است 

 

۱۳۹۴/۲/۲

پاسخ به حمایت نوری زاده از عربستان سعودی




بی بی سی در برنامه ای مفصل 20 دقیقه از خبر خود را به پرداختن به یک موضوع جنجالی پرداخت.
در سالروز مرگ بیژَن جَزَنی (۱۳۱۶- ۲۹ فروردین ۱۳۵۴) فعال سیاسی چپ‌گرای ایرانی و تئوریسین و عضو بنیانگذار سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران و دو تن از مجاهدین خلق در حین فرار از زندان مورد اصابت گلوله قرار گرفتند و کشته شدند.
بی بی سی مستندی را علیه ساواک به مناسبت این موضوع پخش نمود.
شبانگاه۲۹ فروردین ۱۳۵۴ - بیژن جزنی و حسن ضیاظریفی، احمد جلیلی افشار، مشعوف کلانتری، عزیز سرمدی، محمد چوپان‌زاده، عباس سورکی. و دو مجاهد مصطفی جوان خوشدل، کاظم ذوالانوار هنگام فرار از اوین مورد اصابت گلوله نیرو های امنیتی پادشاهی قرار گرفتند.

۱۳۹۴/۲/۱

مستند بی بی سی در سالروز مرگ بیژن جزنی

بی بی سی در برنامه ای مفصل 20 دقیقه از خبر خود را به پرداختن به یک موضوع جنجالی پرداخت.
در سالروز مرگ بیژَن جَزَنی (۱۳۱۶- ۲۹ فروردین ۱۳۵۴) فعال سیاسی چپ‌گرای ایرانی و تئوریسین و عضو بنیانگذار سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران و دو تن از مجاهدین خلق در حین فرار از زندان مورد اصابت گلوله قرار گرفتند و کشته شدند.
بی بی سی مستندی را علیه ساواک به مناسبت این موضوع پخش نمود.
شبانگاه۲۹ فروردین ۱۳۵۴ بیژن جزنی و حسن ضیاظریفی، احمد جلیلی افشار، مشعوف کلانتری، عزیز سرمدی، محمد چوپان‌زاده، عباس سورکی. و دو مجاهد مصطفی جوان خوشدل، کاظم ذوالانوار هنگام فرار از زندان اوین توسط نیرو های امنیتی شاهنشاه کشته شدند.

نوری زاده در تلویزیون شاهزاده : تمجید از پادشاه اصلاح گر عربستان


یک ایرانی وزیرامور اداری دولت سوئد شد

در کشور سوئد یکی از وزرای کابینه که نقشی مهم در اجرای برنامه هائی  ازجمله رفاهی دولت را بر عهده  دارد، اردلان شکرآبی، وزیرامور اداری دولت سوئد است. او نخستین ایرانی تباراست که در سوئد به وزارت رسیده است.

مسئولیت آقای شکر آبی مسئول سیاست های گزینشی در استخدام کارمندان دولت، تقسیمات کشوری و روابط بین دولت و شهرداری ها و استان داری می باشد. همچنین تعیین استان دارها و قوانینی که در رابطه با خریدهای بخش دولتی هست، یعنی مناقصه و به طور کل می توان گفت تمام مسائل سازمانی و اداری دولت.

همچنین از آنجائیکه فعالیت های عمومی کشور سوئد، امروزه از طریق بخش خصوصی اجرا می شود، یعنی مدارس غیر دولتی، بیمارستان های غیر دولتی، خانه های سالمندان و کلاً سرویس های سالمندان غیر دولتی ایشان مسئول تمامی قوانینی که رابطه بین دولت و شرکت های خصوصی که فعالیت عمومی می کنند نقش تعیین کننده دارند.

آقای شکر آبی اخیرأ در مقاله ای  صحبت در زمینه  برنامه های چهار ساله آینده که بیشتربه آن در سوئد توجه خواهد شد چون ، مسائلی  درباره قوانینی که به شرکت های خصوصی این امکان را می دهد  که از دولت حمایت عمومی بگیرند، به منظور اجرای سرویس های رفاهی، که در پانزده سال اخیر در سوئد خیلی محسوس بوده. وجود این بحث ایدیولوژیک درباره اینکه قوانین چقدر به بخش خصوصی این امکان را بدهد که این کمک های دولتی که به شرکت های خصوصی داده شده را گرفته و به سهام دارها واگذار کند.

 

ardalan20shekarabi-br

به گفته آقای شکر آبی مسئولیت یک وزیر در کشور سوئد ارائه  پیشنهادات مدون و قوانین و سیاست جدید به کابینه است واین کابینه است که تصمیم می گیرد لایحه دولت و محتوای آن چه باشد و چه پیشنهاداتی به مجلس سوئد ارائه شود. بدین ترتیب هیچ وزیری در کشور سوئد نمی تواند بطور شخصی تصمیم بگیرد و یک وزیرتنها  مسئول و موظف به اماده سازی پیشنهادات است  و تصمیمات بطور جمعی و در کابینه گرفته می شود.

آقای شکرآبی در حزب سوسیال دموکرات سوئد فعالیت می کند .

۱۳۹۴/۱/۲۹

یادآوری شرافت به هواداران سعودی : نوری زاده و منوشه امیر


مناظره زیبا کلام در دانشگاه تهران - رابطه با امریکا




مناظره محمود نبویان نماینده مردم تهران در مجلس و دکتر صادق زیباکلام درباره تفاهم هسته‌ای لوزان سوئیس در دانشگاه تربیت مدرس تهران به دعوت انجمن اسلامی این دانشگاه.

مزدور پر رو و بی آبروی سعودی


مشکل فنی ناشی از مشکل مالی باعث نا امیدی پیشکسوت ایرانی


بی بی سی و رادیو فردا در اقدامی هماهنگ : اعتراض به عربستان متجاوز =عرب ستیزی




حمایت رگباری نوری زاده از عربستان متجاوز



در طول هفته گذشته نوری زاده در برنامه های مختلف تلویزیون الفردا و پارس تی وی به حمایت از عربستان سعودی و رد خبر تجاوز به نوجوانان ایرانی پرداخت. 










۱۳۹۴/۱/۲۶

کلیپ - پاسخ کوبنده همایون به علیرضا سعودی زاده

شهرام همایون بهانه جنگ یمن توسط نوری زاده برای حمایت از عربستان را به شدت رد کرد
نوری زاده در یک شب دو بار از عربستان حمایت کرد و ضمن دروغ گو و هوچیگر خواندن شهرام همایون و منتقدانش ماجرای تجاوز را توجیه کرد .


اصرار نوری زاده بر حمایت از عربهای متجاوز - دوبار در یک شب


نوری زاده : باید با عربستان دوست شویم


اصرار نوری زاده بر حمایت از عربستان در تجاوز به ایرانیان


۱۳۹۴/۱/۲۵

کلیپ- حمایت وقیحانه نوری زاده از متجاوزین سعودی به ایرانیان


اعتراض به مزدور عربستان +شعر + پوستر











آمد خبری که شحص نوری زاده
از آل سعودی هم جلو افتاده
چسبانده چه بر تنور این سینهءخویش
گویا که بجز عرب ندارد کس و خویش
نشنیده خبر برایشان حکم نوشت
توصیف نمود هموطن هارا زشت
تا دید خبر برای ما قصه ببافت
خیر سرش اسرار معما بشکافت
گوید که : عرب چرا زما کون بکند ؟
انگشت فقط به شخص مظنون بکند
چون اکثر ما قاچاقچی ومعتادیم
اوکرد به کون ما و ما هم دادیم
همچین خراگر که اپوزیشن باشد
خود داده و سرگرم پزیشن باشد
ای خاک به فرق آنکه تو الگوشی
یا رهبرشی و یا که سخنگوشی
اون پنجرهء خانگی آن پدرت
بر فرق تو و هرکه بود هم نظرت
این پنجره در کون تو باد ای خیره
با شیشه وچار چوب و با دستگیره
خواهی که گناه تازیان پاک کنی
یا سینه برای شاهشان چاک کنی
دیگر چه لزوم است برینی به وطن؟
ای لایق قبر عرب و لای کفن
حیف است برینه پابلیشر بر سر تو
یا بر سر شاه تازیان خر تو
"مشنگ الشعرا"