۱۳۹۲/۱۱/۲۲

آمریکا ستیزی سازمان دهی شده چگونه با مذاکرات جمع می شود

در حالی دولت روحانی مثل همه دولت های قبلی جمهوری اسلامی و مثل هر سال بر طبل جنگ با غرب می کوبد و شعار های مرگ بر امریکا و مرگ بر اسرائیل و... را شعار اصلی خود قرار داده و آنرا به خورد مردم می داند چطور مردم باید منتظر شکست تحریم ها باشند؟

 با دقت در تصاویر می بینیم که شعار اصلی امسال راهپیمایی 22 بهمن " برای نبرد بزرگ آماده ایم"  بود .

از طرفی ناو جنگی جمهوری اسلامی به اقیانوس اطلس و نزدیکی مرز های آبی ایالات متحده هم اعزام شده است. آیا با این حرکت های دایی جان ناپلئونی می توان به مذاکرات امید داشت؟







۱۳۹۲/۱۱/۲۱

استدلال های یک تجزیه طلب

 

 احمد رافت که بارها در برنامه خود با تجزیه طلبانی از کرد و عرب و بلوچ مصاحبه کرده است و شعار ها و افکار فدرالی و تجزیه طلب آنها را منعکس نموده است در پی اعتراضات زیاد مخاطبانش بالاخره به صراحت و با استدلال به حمایت از تجزیه طلبان برخاست. 

وی در مطلبی که در وبلاگ و فیس بوک شخصی اش منتشر نموده تجزیه طلبی قومیت های مختلف را برای نجات جانشان موجه و خوب توصیف کرده و کسانی که ۀنها را سرزنش می کنند را محکوم کرده است. 



 

اصل این مطلب را در ادامه می آورم :

 

"درباره برنامه شبنامه بنده را متهم به تجزیه طلبی می کنند. همانطور که در گفتگویم با دوست عزیزم سیروس ملکوتی "برنامه چهره ها " مطرح کردم روزنامه نگار نمی تواند درباره مسائل اطرافش خنثی و بی نظر باشد چون قبل از آنکه روزنامه نگار باشم من یک شهروند فعال سیاسی هستم.

علت این اتهام بنده پرداختن به موضوع زندانیان سیاسی اقلیت ها و ملیت های مختلف بلوچ ، عرب ، کرد و ترک است .

در پاسخ باید بگویم که پرداختن به این موضوع بخاطر عدم آزادی این گروه ها در بیان عقاید و افکار شان در رسانه های رژیم و حتی رسانه های سیاسی اپوزیسیون در خارج کشور است . اگر من هم بعنوان یک  ایرانی از این افراد استقبال نکنم و حرف آنها را منعکس نکنم آیا به سانسور و تک رایی متهم نمی شوم.

آیا نباید کسی حرف دل این فعالان سیاسی (حتی تجزیه طلبان آنها را ) بشنود و یا پاسخ شان دهد و یا به خواست آنها تن دهد.

اما من سوالی را مطرح می کنم که از یکی از این افراد شنیده ام و هنوز هم خودم پاسخ آنرا پیدا نکرده ام:

عده ای با هم تصمیم می گیرند بوسیله یک قایق مسیری را در دریا همسفر شوند. اتفاقا دچار طوفان می شوند و قایق می شکند و برخی افراد درون دریا پرتاب می شوند و کمک همراهان هم سودی نمی بخشد و چند نفر در دریا غرق می شوند ولی چند نفر دیگر با گرفتن تکه ای از قایق شکسته به سختی خود را به ساحل می رسانند. نجات یافتگان نمی دانستند که آن ساحل کجاست و آیا برای آنها امنیت خواهد داشت یا نه؟ اما به گمان آنکه از غرق شدن در دریا مناسب تر است خود را به آن ساحل رساندند.

هیچ کس آن نجات یافتگان را سرزنش نخواهد کرد که چرا خود را نجات دادید چون آنها سعی شان آن بود که همراهان را نجات دهند اما نشد و خود را هم به سختی نجات دادند.

مثل ملیت های کشور ما هم هیمن قایق است و غرق شدگان و نجات یافتگانش.

 

قایق، کشور ایران است که همه امید داشتیم همه ملیت ها و اقلیت ها و افکار در کنار هم به مقصد رشد و پیشرفت و آزادی برسیم. غرق شدگان مردمی هستند که گرفتار این رژیم جهل و خرافه و بی منطق شده اند. نجات یافتگان اقلیت هایی هستند که با استفاده از اهرم اعمال تبعیض این رژیم بر آنها می توانند خود را نجات دهند و از این رژیم خلاصی یابند و به کشور دیگری که امید نجات بیشتری باشد برسند.

آیا  اگر اینها برای حفظ جان خود با کشور های همسایه که آزاد ترند و نگاه انسانی تری به آنها دارد متحد شوند باید سرزنش شوند؟

آیا اگر برخی در شهر های مرکزی با سبد کالا و یارانه و ... تطمیع و تهدید شد و سر جایش نشست و در بی شرافتی و بی عزتی و بی یاقتی غرق شد بقیه هم باید مثل او خفه شوند و ملیت های دیگر هم ساکت بنشینند؟

چرا کمی واقع نگر نباشیم و حق حیات ، آزادی ، برابری و زبان مادری و... را برای بقیه به رسمیت نشماریم؟

این سوالات یکی از دوستانم بود که من و شما آنها را تجزیه طلب و دشمن ایران می دانیم.

من نمی دانم ایران به خودی خود چه چیزی است که از من و شما و مردم آن ارزشش بیشتر است؟

اگر ایران باشد ولی ویران و دچار فقر فکری و عقب مانده و با مردمی ذلیل و ساکت بهتر است یا ملیت هایی آزد و رها و زنده و مترقی؟

چرا تمامیت ارضی و مرز های کشور ایران برای ما اینقدر تابو شده است و از جان مردمانش هم با ارزش تر است؟

چرا ما باید پیرو سلطنت طلبانی عقب مانده فکری باشیم که دچار نژاد پرستی و افکار ناسیونالیستی افراطی شده اند.

به خود آییم و کمی فکر کنیم و دوباره حرکت کنیم به امید آزادی ایرانیان، نه ایران ؟"

 

 

اینجاست که من صبرم تمام میشه و این نادان و آدم کور را با ...کور یکی می بینم : 

 


پدر سالار سینمای ایران هم رفت ...


محمدعلی کشاورز ساعت پنج صبح یکشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۲ بدون خداحافظی با ایرانیان برای همیشه رفت. که از هفته گذشته در بخش آی‌سی‌یو بیمارستان آتیه بستری شده بود، طبق نظر پزشک معالج تا دیروز ملاقات ممنوع بوده است. محمدعلی کشاورز هنرمند پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون صبح امروز به دلیل مشکلات قلبی و خونریزی شدید معده درگذشت.
توجه: یزدان را سپاس که طی تماس با خانواده محمدعلی کشاورز اعلام شد این خبر که دیروز از بیمارستان آتیه به بیرون درز کرد و در صفحه سینما منتشر گردید، درست نبوده و ایشان از بیمارستان به منزل متتقل شده اند و حالشان بهتر شده است. آرزوی سلامتی کامل ایشان را دارم. کاش این گونه اخبار کمک کند که قدر همدیگر را بیشتر بدانیم.

 

۱۳۹۲/۱۱/۲۰

اموال داخلی بابک زنجانی پاسخگوی حتی دو دهم بدهی‌اش نیست.

عضو ناظر مجلس در ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی با بیان اینکه برای اموال زنجانی در خارج از کشور مشکلاتی به وجود آمده است، می‌گوید: «متاسفانه برخی کشورهای آسیای میانه وقتی دیدند وضع این‌طور است و زنجانی در زندان به سر می‌برد، با این ادعا که زنجانی به آنها بدهکار بوده اموالش را دارند از بین می‌برند و به نفع خودشان می‌گیرند. حتی کسانی که در دستگاه دولتی این کشورها هستند اموال بابک زنجانی را به نفع خودشان مصادره می‌کنند.»
 

عزت‌الله یوسفیان‌ملا اظهار می‌کند: «همه کشورهایی که زنجانی در آنها حساب داشته به این ثروت نفتی ایران چشم طمع دارند. مثلا در مالزی پیشنهاد دادند که حاضریم بخشی از پول‌های زنجانی را به ایران بدهیم به شرطی که مبلغی هم به ما بدهید. در واقع باج می‌خواهند تا پول ایران را به ایران پس بدهند. پرونده بابک زنجانی کاری کرد که همه سودجوها راه افتادند و دنبال سهم‌خواهی هستند.»

40 روز از بازداشت بابک زنجانی می‌گذرد و همچنان پرونده‌اش در دستگاه قضایی، کمیسیون اصل 90 مجلس و ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی به دلیل بدهی دو میلیارد و چهارصد میلیون یورویی‌اش در حال بررسی است؛ کسی که طبق ادعای روزنامه نیویورک تایمز هم‌اکنون با 13.5 میلیارد دلار سرمایه، در مجله فوربس هم‌رده محمد عیسی العمودی است. اگر نقل این روزنامه آمریکایی را از میزان دارایی بابک زنجانی بپذیریم هم‌اکنون بابک زنجانی شصت و پنجمین ثروتمند جهان است.

یوسفیان ملا می‌گوید: «اموال داخلی بابک زنجانی پاسخگوی حتی دو دهم بدهی‌اش نیست.»



مصطفی پورمحمدی وزیر دادگستری هم در نشست خبری خود اعلام کرد: بررسی اولیه ما از لیست اموال ارائه‌شده حکایت از آن دارد که ارزش اموال خیلی کمتر از مبلغ بدهی بابک زنجانی است. اگر واقعا پول نقدی در کار نباشد ما مجبوریم به لنگه‌کفش در بیابان هم بسنده کنیم و این اموال را بگیریم.

یوسفیان‌ ملا خاطرنشان می‌کند: «نشست‌های ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی درباره پرونده بابک زنجانی به طور مرتب برگزار می‌شود و در حال حاضر در مرحله برآورد اموال زنجانی در داخل و خارج از کشور برای پرداخت بدهی‌هایش هستیم.»

نماینده آمل و لاریجانی در مجلس شورای اسلامی، با بیان اینکه مطابق بررسی‌های ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی اموال بابک زنجانی در داخل کشور نمی‌تواند پاسخگوی تمام بدهی‌هایش باشد، تاکید می‌کند: «بر اساس برآوردهای ما در ستاد مبارزه با فساد اقتصادی در خوشبینانه‌ترین حالت میزان اموال زنجانی در داخل حدود چهار هزار میلیارد تومان است که در واقع حتی نیمی از بدهی بابک زنجانی به وزارت نفت را هم شامل نمی‌شود.»

یوسفیان ملا تاکید می‌کند که بابک زنجانی برای پرداخت بدهی‌هایش حتما باید از اموالی که در خارج از ایران دارد استفاده کند.

این عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس نهم، با اعلام این خبر که «بابک زنجانی در بازجویی درخواست می‌کند برای استفاده از اموال خارجی‌اش باید از زندان بیرون بیاید» تاکید می‌کند: «بعضی از حساب و کتاب‌ها به کیفیتی است که تا فرد خودش به حساب‌ها مراجعه نکند نمی‌تواند از اموالش استفاده کند، اما در مورد پرونده بابک زنجانی این گونه نیست.»

او می‌گوید: «آن زمان که بابک زنجانی آزاد بود و راحت رفت و آمد می‌کرد در فکر جبران و پرداخت بدهی‌هایش نبود. بنابراین اگر آزاد هم شود بعید است که پول دولت را پس بدهد.»

یوسفیان‌ملا خبر می‌دهد که «یکی از تخلف‌های بابک زنجانی جعل مدرک هم هست» و می‌گوید: «بابک زنجانی از یکی از بانک‌های ترکمنستان گواهی می‌آورد که پول وزارت نفت را پس داده، در حالی که اصلا چنین بانکی وجود خارجی نداشت. گواهی از بانک روسیه می‌آورد که فلان مقدار پول نفت را به حساب دولت واریز کرده اما بعدا مشخص می‌شد که بانک روسیه یک دفتر کارگزاری است که خدمات به بانک‌های دیگر ارائه می‌دهد.»

مقایسه قیمت مسکن در تهران و اروپا

 مدیر کل اداره راه و شهرسازی استان تهران :  وام 35 و 50 میلیونی مسکن برای شهر تهران پاسخگو نیست و با توجه به افزایش قیمت زمین در تهران باید این وام‌ها افزایش یابد.

در حال حاضر که قیمت زمین طی سال‌های اخیر بیش از 50 درصد افزایش یافته قیمت زمین بیشتر از قیمت واقعی در تهران مشاهده می‌شود چرا که متوسط قیمت زمین در اروپا بیش از 400 یورو نیست.

واحدی افزود:‌ متوسط قیمت مسکن در تهران نسبت به شهرهای اروپایی منطقی نیست.

مدیر کل اداره راه و شهرسازی استان تهران معتقد است: باید مسکن از کالای سرمایه‌ای به کالای اجتماعی تبدیل شود و مردم نیز بسته به نیازشان به دنبال مسکن باشند.

وی درباره نظارت بر قیمت مسکن و خرید و فروش‌ها گفت: باید ساخت و ساز مسکن به دست بخش خصوصی باشد و دولت تنها نظارت عالیه بر این بخش داشته باشد تا بازار مسکن تنظیم شود.

واحدی تاکید کرد: جهش قیمتی برای سال آینده بازار مسکن پیش بینی نمی‌شود و پس از جهش قیمتی سال 86 و روند مثبت تحولات سیاسی و اتصال کشور به بازارهای جهانی تثبیت و کاهش قیمت مسکن پیش بینی می‌شود.

کاهش 25 تا 30 درصدی قیمت مسکن در سال جاری

مدیر کل اداره راه و شهرسازی استان تهران با اشاره به کاهش 25 تا 30 درصدی قیمت مسکن در سال جاری گفت:‌همین روند تثبیت و کاهش قیمت در سال آینده ادامه دار است.

وی افزود: براساس آمار منتشر شده یک میلیون و 400 واحد مسکونی خالی در کشور وجود دارد که 200 هزار واحد خالی متعلق به شهر تهران است و باید با اخذ مالیات بر زمین‌های بایر معاملات مکرر ابزارهای نظارتی دولت برای کنترل بازار مسکن اعمال شود.

واحدی با اشاره به بازار شب عید مسکن گفت:‌ بازار متعادلی برای پایان سال پیش بینی می‌شود چرا که عرضه و تقاضا در حال برابری هستند.

مدیر کل اداره راه و شهرسازی استان تهران طرح شهر تهران که از سال 76 ابلاغ شده است را با افق جمیعتی تهران اعلام کرد و گفت: افق جمعیتی تهران به وزیر راه و شهرسازی ابلاغ شده و اکنون افق تهران و البرز در حال بازنگری است تا حریم این شهر مورد توجه قرار گیرد.

وی افزود: طرح تفصیلی تهران که در سال گذشته عملیاتی شد مصوباتی داشت که هنوز این مصوبات در حال بررسی است به گونه‌ای که مصوبه کمیسیون ماده پنج برخلاف طرح کاربری تفصیلی شهر تهران دیده شده بود اما هنوز پیگیری و عملیاتی نشده است.

به گفته واحدی یکی از نگرانی‌های شهر تهران فروش تراکم توسط شهرداری است که باید حقوق شهروندی دراین میان لحاظ شود.