۱۳۹۲/۱۱/۲۴

دستگیری باند سرقت مسلحانه از بانک

باند سارقین مسلح بانک‌های شهر مشهد انهدام و مجرمین و تبهکاران این باند دستگیرشدند.

 بقیه تصاویر در گالری عکس گلچین

جدید ترین خوشحالی عجیب و احمقانه در فوتبال ایتالیا

خوشحالی‌های پس از گل عجیبی در دنیای فوتبال وجود دارد، اما یک خوشحالی عجیب در فوتبال ایتالیا باعث شد تا همه توجه‌ها به آن جلب شود.

عجیب ترین شادی پس از گل در لیگ ایتالیا


یکی از بازیکنان تیم ریوله در بازی تیمش در لیگ آماتور فوتبال در ایتالیا روی یک ضربه ایستگاهی موفق شد به آسانی دروازه حریف را باز کند و پس از به ثمر رساندن گل به سمت نیمکت خودشان رفت و در حالی که گمان می‌رفت با هم تیمی‌هایش می‌خواهد به خوشحالی بپردازد سرش را محکم به نیمکت ذخیره‌ها کوبید و بی هوش روی زمین افتاد اما پس از چند دقیقه به زمین مسابقه برگشت و داور مسابقه به دلیل این خوشحالی یک کارت قرمز مستقیم به او نشان داد.

یک معضل اجتماعی در تهران - سگ دعوا + تصاویر

روزنامه شهرآرا نوشت: جمعی دوره‌شان کردند و مدام تشویقشان می‌کنند. آن‌طورکه از ظاهرشان پیداست، میل چندانی برای جنگ ندارند. اما نمی‌شود؛ تمام این جمعیت برای تماشای جنگ و دعوا آمده‌اند. بنابراین نیاز است کسی آن‌ها را برانگیزد. دستی بر پهلویشان می‌کوبد و با جملاتی ترغیبشان می‌کند. انگار که در رودربایستی گیر کرده باشند. از یک‌سو وفادارند و باید به حرف ارباب خود گوش کنند. کسی که به آن‌ها آب و غذا می‌دهد و صاحبشان است. ازسوی دیگر کسی که در مقابلشان قرار گرفته، هم‌نوعشان است؛ کسی که با او هیچ مشکلی ندارند و انگار واقعا درک نمی‌کنند چرا باید «پاچه» او را بگیرند! سرانجام فشار ارباب بر نوع‌دوستی‌شان غالب می‌شود؛ بالاخره سگ‌اند و به همین خاطر هم ما انسان‌ها لقب وفادار بهشان داده‌ایم! به حکم وفاداری، پوزه‌اش را سمت حریف می‌برد و به حکم خوی پرخاشگرش، از دم‌دست‌ترین نقطه‌ای را که گیرش می‌آید، گاز می‌گیرد. سگ مقابل به تلافی برمی‌خیزد. کم‌کم جنگ میانشان جدی می‌شود...

زندگی سگی!

 جمعیت هیجان‌زده خیز برمی‌دارند. هریک از افراد به طرفداری از سگی که حیثیت و گاهی هم زندگی‌اش را روی آن شرط بسته‌، می‌پردازد. در این میدان سگی، هستند افرادی که حیثیت و سرمایه و زندگی‌شان را پای سگ‌ها می‌گذارند. بدین‌ترتیب گاهی اعتبار و زندگی انسان‌ها به پیروزی و شکست سگ‌ها گره می‌خورد. برپایه اخبار، مبلغ شرط‌بندی‌ها در این میدان از چندین‌هزارتومان شروع می‌شود و به چندین‌میلیون ختم می‌شود. گاهی هم برخی گوسفندانشان را فدای سگ‌های میدان می‌کنند. آن‌ها چندین گوسفند را قمار قدرت سگ‌ موردنظرشان می‌کنند.

هرچه خونین‌تر، هیجان‌انگیزتر!

هرچه دعوا خونین‌تر شود، لذتش برای انسان‌ها بیشتر می‌شود. وقتی حیوانی گردن حیوان دیگر را می‌گیرد، این انسان‌ها چنان نیم‌خیز می‌کنند که گویی در حال تماشای مسابقه جام جهانی ایران و آرژانتین هستند و «مسی» دارد به‌سمت دروازه ایران حمله‌ می‌کند. وای بر زمانی که خونی ریخته شود؛ در این هنگام هیجان به زمانی می‌ماند که گلی به ثمر رسیده است!

دو صاحب سگ هم که بعد از میدان‌دار (داور مسابقه) از هر شخصِ دیگری به میدان مبارزه نزدیک‌ترند، با تلاش بسیار سعی در موفقیت سگ خود دارند .صاحبان سگ‌ها با فریادهای خود آن‌ها را برای ادامه جنگ تشویق می‌کنند.

پیروز میدان کیست؟


در برخی کشورها، جنگ سگ‌ها تا کشته‌شدن یکی از آن‌ها ادامه پیدا می‌کند اما در این میدان، «سگ دعوا» تا زمانی‌که یکی از سگ‌ها دیگری را خاک کند و قدرت خود را در گازگرفتن گوش و گردن به همگان نشان دهد، ادامه پیدا می‌کند؛ بعداز این است که درنهایت صاحبان سگ‌ها آن‌ها را زخمی و خونین از «رینگ» خارج می‌کنند.

طرفداران یک سگ ناراحت می‌شوند و طرفداران سگ دیگر خوشحال. صاحب سگ پیروز هم چنان با افتخار سرش را بالا می‌گیرد که گویی مدالی جهانی کسب کرده!

 آنچه در اینجا اهمیت ندارد خود سگ است و اینکه چه بر سر او می‌آید. مرسوم است که سگ‌ها قبل از آنکه آسیبی جدی به هم بزنند، از یکدیگر جدا می‌شوند اما خونی‌شدن سروصورت و گاهی لَنگ‌شدنشان، حداقل صدمات وارده به سگ‌ها در این دو هفته حضور ما بود.

دِربی هم مانع برگزاری «سگ‌دعوا» نشد!


کمتر کسی در محدوده توس بود که از «سگ‌دعوا» و مکان آن خبر نداشته باشد. نشانی‌های دقیق آن‌ها ما را یک ساعت زودتر به میدان مسابقه رساند. ساعت یک ظهر است که تکیه داده به دیوار تاریخی شهر توس به انتظار می‌نشینیم.

باتوجه‌به هم‌زمانی مسابقه این هفته با دربی بزرگ پایتخت، کم‌کم داشتیم از برگزاری مسابقه ناامید می‌شدیم اما دربی هم نتوانست مانع‌از برگزاری این مسابقه هیجان‌انگیز(!) شود و رفته‌رفته به تعداد علاقه‌مندان افزوده شد. ساعت2 با ورود داور و میدان‌دار مسابقه معروف به «رضاغربت» شرایط برای شروع مسابقه آماده شد.

رضاغربت در مسیل رودخانه‌ای که سال‌ها پیش خشک شده با چوب دستی خطی می‌کشد. حاضران می‌دانند باید پشت این خط دایره‌وار به تماشای دعوای سگ‌ها بنشینند. ما هم به تقلید از آن‌ها به تماشا می‌نشینیم. ابتدا چند سگ تازه‌کار به دعوا می‌پردازند. از صحبت‌های حاضران متوجه می‌شویم این دعوای اولیه برای گرم‌کردن میدان و آماده‌شدن این سگ‌های آماتور با جَو مسابقات است. با ورود سگ‌های بزرگ و قوی در ماشین‌های مخصوص اوضاع رفته‌رفته از حالت آماتوربودن خارج می‌شود و رنگ حرفه‌ای به خود می‌گیرد.

به‌رسم معمول این مسابقات، دو سگ توسط صاحبانشان با قلاده به میدان آورده می‌شوند، سپس آزاد می‌شوند. صاحبان سگ‌ها با بازکردن قلاده‌های آن‌ها و حرکات دستی که به پهلوی سگ می‌زنند و صداهای خاص، سگ را ترغیب‌به دعوا با سگ مقابل می‌کنند. با تلاش‌های رضاغربت سرانجام جنگ سر می‌گیرد. دوسگ به جان هم می‌افتند و هرکدام از آن‌ها سعی می‌کند تعادل دیگری را برهم بزند.

در نهایت 14مسابقه و جنگ بین سگ‌ها درمی‌گیرد که حاصلش سود عده‌ای معدود و ضرر جمعی فراگیر و خونین‌شدن گوش و گردن و دست و پای چندین سگ است.

پیوند نژاد افغانی و توسی!

سر بزرگ، گردن کوتاه و کلفت، گوش‌های بریده، پوزه کوتاه و نیش‌های قوی ازجمله خصوصیاتی است که سگ‌بازان به ان توجه دارند. وقتی سگی با این خصوصیات به میدان می‌آید نگاه‌ها و توجه بسیاری را به خود جلب می‌کند.

یکی از سگ‌شناسان سرشناس میدان که نظراتش را به دیگران منتقل می‌کند، با برشمردن ویژگی‌های یادشده می‌گوید: «این ویژگی‌ها بیشتر در سگ‌های افغان یافت می‌شود اما به‌تازگی در منطقه توس هم سگ‌هایی پرورش یافته‌اند که خوب دعوا می‌کنند.» وی با تاکیدبر بومی‌بودن عملیات نژادسازی می‌گوید: «با ترکیب نژاد افغانی و توسی، سگ‌های جنگجویی پرورش یافته‌اند که آینده درخشانی دارند.»

فصل مبارزه

سگ‌شناسان، فصل مبارزه و دعوای سگ‌ها را پاییز و زمستان می‌دانند و می‌گویند: «در بهار سگ‌ها بی‌حالند و میل چندانی به مبارزه ندارند. فصل مبارزه آن‌ها پاییز و زمستان است. به‌همین دلیل هم ما در این فصل‌ها هر جمعه برای تماشای جنگ سگ‌ها جمع می‌شویم.»

فروش «ساندویج گرم»، «کبوتر» و«سگ» از دیگر نتایج این جمع‌های هفتگی است که در حاشیه برگزاری سگ دعوا مشاهده می‌شود.

دفن فرهنگ پهلوانی‌!

انگار وقتی خوی حیوانی بالا می‌زند، دیگر کاری به فرهنگ و تمدن ندارد! کاری ندارد شما توسی هستید و فرهنگی غنی دارید، یا روسی هستید و جنگجویانی دلاور بوده‌اید یا کابلی هستید و رستم‌ها داشته‌اید! وقتی خوی حیوانی بالا می‌زند، دیگر سرزمین فردوسی و داستایوفسکی و رستم نمی‌شناسد! انگارنه‌انگار که اینجا خاک بزرگانی چون فردوسی بوده است؛ کسی که سی سال رنج برد تا فرهنگ پهلوانی را به زبان شیرین مادری‌اش زنده کند. حال این همسایگانش، فرهنگ پهلوانی را همراه خودش به خاک سپرده‌اند و برای لذت خودشان سگ‌ها را به جان هم می‌اندازند.

در گذشته‌ای نه‌چندان دور، این مکان هر جمعه آوردگاه پهلوانان بود. مردم از نقاط دور و نزدیک گرد هم جمع می‌شدند و پهلوانانشان را تشویق می‌کردند. به‌جای قمار هر کسی قند یا گوسفندی را به پهلوان هدیه می‌داد. از آن سو پهلوان هم فقط یک قهرمان نبود بلکه یک الگو بود. مردم قبولش داشتند و به همین خاطر وظایف سنگینی بر دوشش می‌گذاشتند. پهلوان باید در محله دور می‌زد و از نیازمندان دستگیری می‌کرد. نه‌اینکه خودش کمک کند بلکه او از مردم می‌خواست به فلانی کمک کنید و مردم هم به واسطه حرف او کمک می‌کردند. هر کجا هم که نیاز به زور بازویش بود، کم نمی‌گذاشت.

اما اکنون با برچیده‌شدن چنان آوردگاه‌های انسانی، عرصه برای جولان میدان‌های حیوانی باز شده است! برای هیچ و پوچ حیوان‌ها را به جان هم می‌اندازیم و از تماشایش لذت می‌بریم!

وقتی خلاف علنی می‌شود!

»سگ‌دعوا» یا یک معضل است یا نیست! اما هرچه باشد تقریباً در همه‌جای دنیا مخالفان خود را دارد؛ براساس قانون «حمایت از حقوق حیوانات» این کار غیرقانونی است .

در ایران نیز «سگ‌دعوا» همانند «خروس‌بازی» کاری ممنوع و غیرقانونی است. باوجوداین کمترین اخباری درخصوص برخورد و دستگیری این افراد شنیده می‌شود.

افراد به‌راحتی و بدون حضور مامور گرد هم جمع می‌شوند؛ حیوانات همانند ورزشکاران حرفه‌ای برای روز مبارزه تربیت می‌شوند و شرط‌‌بندی‌ها به‌صورت علنی برای نتیجه بازی انجام می‌گیرد.

کمترین جرمی که در این ماجرا رخ می دهد، قماربازی و شرط‌بندی است. گرچه این جرایم در جای خود بسیار بزرگ و نابخشودنی است، در سگ‌دعوا، این‌ها کمترین بزه هستند. قتل، سرقت، نزاع‌های گروهی و در کنار این‌ها ناهنجاری‌هایی که ازطریق سگ‌دعوا به جامعه وارد می‌شود، کافی است تا عزمی جدی برای برخورد با این پدیده زشت صورت گیرد.

 

۱۳۹۲/۱۱/۲۳

ماجرای خواهران جعلی بابک زنجانی

«بهارک»، «نوبهار» یا «بهار»؟ کدام یک خواهر «بابک زنجانی» است؟ همه نام فامیلشان زنجانی است و همه شریک بابک زنجانی هستند.


با مراجعه به اسناد روزنامه رسمی جمهوری اسلامی در آگهی‌های رسمی ثبت شرکت‌های بابک زنجانی هر بار یکی از این سه نام در میان سهامداران و اعضای هیات مدیره شرکت زنجانی به چشم می‌آیند.

یک منبع آگاه در ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی می­‌گوید: «بهارک زنجانی» و «نوبهار زنجانی» که به­ عنوان اعضای هیئت­‌مدیره شرکت‌های بابک زنجانی از آنها نام برده شده است، اصلا وجود خارجی ندارند.

این منبع تایید می‌کند که بابک زنجانی تنها یک خواهر دارد و آن «بهار زنجانی» است.

به گفته این منبع آگاه، بهارک زنجانی و نوبهار زنجانی نام‌هایی جعلی هستند که بابک زنجانی از آنها برای سندسازی و تامین نام سهامدارن و اعضای هیئت‌مدیره شرکت‌هایش استفاده کرده است.

در آگهی­‌های مربوط به شرکت­‌های لوازم آرایشی سورینت قشم و همچنین هواپیمایی فراز قشم نام «نوبهار زنجانی» به عنوان سهام‌دار دیده می­‌شود. همچنین در آگهی تاسیس شرکت صنایع غذایی فراز نمونه قشم نام «بهارک زنجانی» به عنوان یکی از سهامداران عمده این شرکت ثبت شده است؛ نام‌هایی جعلی برای سندسازی‌های میلیاردی.

بر اساس پیگیری های صورت گرفته، «بهار زنجانی» فرزند «مرتضی» تنها خواهر بابک زنجانی است. اما چرا بابک زنجانی از اسامی جعلی که به اسم خواهرش هم شبیه هستند برای تاسیس شرکت­‌هایش استفاده کرده است؟ چون قصد او و حامیانش این بوده تا تنها سکان‌دار این شرکت­‌ها بابک زنجانی باشد و اجازه ندهند افراد بیشتری از کارشان مطلع شوند.

در صفحه اینترنتی گروه سورینت، مدیر کترینگ فراز قشم هم «خانم زنجانی» معرفی شده ولی نام کوچک او در این صفحه دیده نمی‌شود و مشخص نیست این فرد بهار است یا نوبهار یا بهارک؟

بابک زنجانی همچنین از اسم «ثریا اسدی» همسر سابقش برای تاسیس شرکت­‌هایش به شکل صوری استفاده کرده است.

انقلاب اسلامی به روایت عدد و رقم

صفر، تعداد قضات زن در ايران امروز. قبل از وقوع انقلاب اسلامی چندين زن از جمله شيرين عبادی برنده جايزه صلح نوبل در ايران مشغول کار قضاوت بودند. پس از اسلامی شدن دستگاه قضايی حق قضاوت و بسياری ديگر از حقوق زنان در محيط کار ، تحصيل و جامعه نقض و محدود شد.
 





۱۰،تعداد روزهايی است که هر ساله به عنوان سالروز يا دهه انقلاب اسلامی تحت عنوان " دهه فجر" جشن گرفته می شوند. اين ده روز از زمان بازگشت آيت الله خمينی از تبعيد به تهران در روز دوازدهم بهمن تا روز سقوط کامل حکومت سابق و روی کار آمدن پيروان آيت الله خمينی در روز بيست و دوم بهمن را شامل می شود. اما برخی از ايرانيان که از اين انقلاب و پيامدهای آن نااميد شده اند به اين روزها لقب " دهه زجر " را داده اند.
 
۲۸ کيلو گوشت. حقوق متوسط يک معلم در ايران در هر ماه برابر است با بهای ۲۸ کيلو گوشت. پيش از انقلاب، يک معلم با نصف حقوق خود می توانست شش برابر اين مقدار گوشت بخرد.
 
۳۸،نرخ متوسط تورم در ايران امروز آن هم براساس آمارهای دولتی. درست در سال قبل از وقوع انقلاب نرخ تورم در ايران حدود ۱۰ درصد بود.
 
۶۰، اين رقم درصد دختران در ميان دانشجويان ايران را نشان می دهد. قبل از وقوع انقلاب دختران حدود ۲۰ درصد از راه يافتگان به دانشگاههای ايران را تشکيل می دادند. يکی از دلايلی که برای افزايش اين رقم ارائه می شود روی آوری فرزندان دختر خانواده های سنتی به سوی تحصيلات عالی است . ولی در عين حال اين ارقام واقعيت ديگری را ممکن است پنهان کند و آن ايجاد موانع گوناگون برای تحصيلات عالی دختران و حتی ممنوع کردن ورود آنها به برخی از رشته هاست.
 
۷۰،شمار افرادی است که طبق آمارهای سازمان ديده بان حقوق بشر از سال ۱۹۸۰ تاکنون در ايران به جرم روابط جنسی نامشروع سنگسار شده اند. سنگسار و ساير مجازات های اسلامی از جمله قطع اعضای بدن پس از انقلاب به احکام قضايی رايج در کشور افزوده شد. گفته می شود ه اکثر قربانيان سنگسار زنان هستند.
 
۷۴،تعداد ضربات شلاق برای مجازات زنی است که حجاب اسلامی کامل را رعايت نکند. اجرای قانون حجاب اجباری از سالهای پس از انقلاب شروع شد.
 
۸۶، رتبه ايران در فهرست مربوط به آزادی سفر برای شهروندان کشور است.
 
ايران هم طراز با آنگولا و بعد از کره شمالی است. براساس فهرستی که موسسه بين المللی " هنلی اند پارتنرز" در مورد مشکلات اخذ ويزا در سال ۲۰۱۳ منتشر شد پاسپورت ايرانی از نظر دريافت ويزای ورود به ساير کشورها يکی از بدترين و مشکل دار ترين پاسپورت های جهان است. يکی از دلايل عمده آن شهرت حکومت اسلامی ايران به عنوان يک دولت حامی تروريسم و انزوای بين المللی آن حکومت است. قبل از وقوع انقلاب اسلامی محدوديت برای سفر ايرانيان در سطح جهان خيلی کمتر بود و آنها حتی می توانستند بدون اخذ ويزا به چندين کشور اروپايی سفر کنند.
 
۱۳۶، تعداد بهائيانی است که به خاطر باورهای مذهبی خود در ايران زندانی هستند. به گفته جامعه بين المللی بهائيان از زمان روی کار آمدن جمهوری اسلامی ۲۲۲ بهايی در ايران اعدام شده اند. از زمان پيدايش اين مذهب در پايان قرن نوزدهم پيروان آن در ايران تحت فشار و آزار بوده اند. با اين همه مدافعان حقوق بشر می گويند که پس از انقلاب سرکوب و تبعيض شديد عليه اين اقليت دينی در زمينه های مختلف اقتصادی ، اجتماعی و سياسی به شکل سيستماتيک تشديد شده است.
 
۲۰۰ تا ۲۵۰، تعداد سينماهای فعال در ايران است. در زمان حکومت سابق تعداد سينماها در ايران تقريبا دو برابر اين تعداد بود. تعدادی از سينماها در روزهای انقلاب به آتش کشيده شد، تعدادی تعطيل شده و تعدادی هم به مراکز مذهبی بدل شده اند.
 
۴۴۴ تعداد روزهايی است که کارمندان سفارت آمريکا بعد از وقوع انقلاب در ايران به گروگان گرفته شدند. 
 
۶۲۴، تعداد اعدام شدگان در ايران در سال ۲۰۱۳، براساس آمارهای مرکز اسناد حقوق بشر ايران است. در بسياری از سالها ايران در صدر فهرست اجرای مجازات مرگ در سطح جهان بوده است. قبل از وقوع انقلاب نيز در ايران مجازات مرگ اجرا می شد ولی تعداد آن بسيار کمتر بود و هيچگاه از روش اعدام در ملاعام استفاده نمی شد.
 
 ۱۰۰۰، رقم زندانيان سياسی امروز در ايران است و به گفته کميته بين المللی دفاع از خبرنگاران در حال حاضر ۳۵ روزنامه نگار در ايران زندانی هستند. برخی از آمارها مدعی اند که در دوران رژيم سابق رقمی بين سه تا ۱۰ هزار زندانی سياسی در ايران وجود داشت. هر چند مدافعان حقوق بشر می گويند که دليل اصلی کمتر شدن تعداد زندانيان سيايس در دهه های اخير اعدام شمار گسترده ای از مخالفان سياسی حکومت در دهه اول پس از انقلاب بوده است. 
 
۳۰۰۰، رقم يا نرخ برابری تومان ايران با دلار آمريکاست. طی دو سال گذشته ارز ايران حدود ۶۰ درصد از ارزش خود را در برابر ارزهای معتبر جهان از دست داده است. نرخ برابری تومان در برابر دلار قبل از انقلاب هفت تومان بود.
 
۷۰۰۰۰، تعداد مساجد موجود در ايران است . بعد از انقلاب حدود ۲۰ هزار مسجد در ايران ساخته شده است. اما بسياری از صاحبنظران معتقدند که در دهه های اخير مردم ايران و به خصوص جوانان به نسبت گذشته سکولارتر شده اند. مقامات ارشد جمهوری اسلامی هميشه از اين موضوع انتقاد دارند که نسل جوان به ارزشهای دينی و انقلابی توجه ندارد.
 
۱۵۰۰۰۰، تعداد جوانان متخصص و با استعدادی است که هر ساله در جستجوی يک زندگی بهتر ايران را ترک می کنند. پس از وقوع انقلاب موج بزرگی از فرار مغزها اتفاق افتاد و از آن پس در هر دوره ناآرامی سياسی و سرکوب مثل حوادث سال ۲۰۰۹ گروه بيشتری ايران را ترک کرده اند.