۱۳۹۲/۱۲/۲۰
دخالت در مسائل شخصی افراد مطلقا ممنوع
پیوند و جدائیدر خانواده پهلوی
خبری که نه به درد دنیا می خورد و نه
عاقبت
|
||
پیک نت نوشت : چند روزی است که در پیام های مختلف از ما
سئوال می شود که چرا در باره جدائی
رضاپهلوی از همسرش خبر منتشر نمی کنید؟
در پاسخ به این خوانندگان خود می نویسیم:
اول- این خبر از سوی خود خانواده پهلوی
تائید نشده است.
2- میان این همه خبر و رویداد مهم داخلی و
جهانی، فکر می کنید جدائی دو نفر از هم –
حتی اگر مربوط به خانواده پهلوی باشد-
آنقدر اهمیت دارد که باید فورا به آن پوشش
خبری داد؟
3- جدائی زن و شوهر از هم، - به هر دلیل و
انگیزه ای- امری خصوصی است.
4- بیشترین پوشش این خبر را برخی رسانه
های جنجالی لس انجلس و بدنبال آن رسانه
ها و سایت های وابسته به زیر زمین کیهان
شریعتمداری که استکبار ستیزی و بدترکیب
ستیزی می کنند و با ادبیاتی که خاص آنهاست
برعهده داشته و درعمل بهترین تبلیغ را
برای رژیم پیش از انقلاب در میان نسل جوان
می کنند. فرو بردن بینی در زندگی خصوصی
این و آن از شگردهای این رسانه ها برای
متحرف کردن افکار عمومی از مسائل اصلی
است.
5- تا آنجا که از مجموعه خبرهای تا حالا
منتشر شده استنباط می شود. همسر رضاپهلوی
ترک خانه کرده و از امریکا به فرانسه کوچ
کرده و همخانه کوروش آموزگار فرزند سیروس
آموزگار شده است. عکسی هم از رضاپهلوی با
یک خانم جوان منتشر شده که گویا وی هم این
خانم را به همسرش "یاسمین" ترجیح داده
است.
6- کل ماجرا همین است و بقیه اش حاشیه
سازی های سرگرم کننده.
|
اولین تصویر از مسافران ایرانی هواپیمای مالزی
روزنامه گاردین:
نخستین تصاویر منتشر شده از دو مسافری که ادعا شده دارای ملیت ایرانی هستند و در پرواز بونئینگ 777 مالزی بوده اند توسط دوربین
های مداربسته فرودگاه منتشر شده است. اظهارالدین عبدالرحمن رئیس بخش آسیایی پلیس
مالزی تصاویری از دو مسافر ایرانی را در هتلی در نزدیکی کوالالامپور منتشر کرد.
هنوز هیچ یک از مقام های ایرانی این خبر را تایید نکرده اند .
شکایت دولت تدبیر و امید از ملاقات های کاترین اشتون
باید پرسید حجت السلام حسن روحانی و دولتمردانش دیگر باید چه بگویند و چه بکنند تا متوجه شویم که چه کلاه گشادی بر سرمان در انتخابات پیشین گذاشته اند! چطور هنوز می توانیم به وعده های حسن روحانی دلخوش کنیم و او و یارانش را امیرکبیر و مصدق زمانه بخوانیم و دولتش را تنها گزینه باقی مانده برای ملت بدانیم؟! آخوندی که تنها به سبب ترس ملت از تندروی های دیگر کاندیداهای ریاست جمهوری، همراه با چاشنی وعده های قشنگ و رویایی اش، به دومین پست مهم حکومتی در جمهوری اسلامی رسید. هم او بود که رأی ملت را بیعت با آرمان های امام رحلش دانست و حضور سبز معترضان انتخابات ۸۸ را اردوکشی خیابانی خواند و حصر شدگان دربند را به توبه فرا خواند! با این حال، همان مردمی که انتخابات تحریم شده را رونق دادند و مامور کهنه کار اطلاعاتی-امنیتی رژیم را به میدان آورند، چنان مسحور سیمای آن شیخک و یارانش گشتند که گویی موفق شده اند که رأی های به یغما رفته انتخابات پیشین را باز ستانند.
به یاد می آورم که در شوراشور انتخاب روحانی، از او بتی ساختند که نه انتقادی به اش جایز بود و نه به دولتش! صحبت از گذشته شیخ تابو شد و مصران به کنکاش بیشتر متهم به تند روی و جنگ طلبی بودند. چه حتی خبر رسانی از زندانیان سیاسی و امثال موسوی و کروبی را کمرنگ و بی رنگ کردند مبادا که دشمنان دولت اعتدال گرای روحانی، آتویی بگیرند!
همیشه البته توجیه و دلیلی بوده و هست! اگر اعتراضی شود که چرا شیخ، پورمحمدی بد نام را به وزارت دادگستری رساند، می گویند که در اختیاراتش نبود؛ اگر از افزایش اعدام ها و و وخیم تر شدن شرایط حقوق بشری گفته شود، پاسخ می دهند که در جمهوری اسلامی تفکیک قوا است و شیخ هیچ کاره است! اگر روحانی در چشم خبرنگار خارجی نگاه کند و در مورد سانسور اینترنت و مسدود شدن دریافت ماهواره ها دروغ بگوید، اگر وزیر خارجه اش در پاسخ خبرنگار خارجی خود را به نشنیدن از زندانیان سیاسی بزند و خبرنگار را به اسراییلی بودن متهم (!) کند، اینها همه برایشان قابل توجیه است!
ولی امروز دیگر چه می توانند بگویند از شکایات وزارت خارجه این دولت از یک حرکت حقوق بشری کاترین اشتون؟ زمانی که خود دولت علنا پایش را از مسایل حقوق بشری و معظلات اجتماعی-سیاسی داخل کشور بیرون کشیده است و خود را به ندانستن و نشنیدن می زند، حتی یک دیدار ساده نماینده اتحادیه اروپا از مادری داغدار را تاب نمی آورند و تهدید و شکایت می کنند! و لعنت بر این همه عوام فریبی و دروغ گویی....
۱۳۹۲/۱۲/۱۹
اشتراک در:
پستها (Atom)