۱۳۹۲/۱۱/۱۱

نگاهی به مصاحبه شاهزاده رضا پهلوی با کانال یک



جناب رضا پهلوی روز گذشته مصاحبه ای در تلویزیون کانال یک با جناب شهرام همایون انجام داد.

بطور کلی فضای مصاحبه با کمک اجرای جالب ، جذاب و دیدنی آقای همایون  باعث زنده شدن روحیه هواداران ایشان شد.

هرچند تغییر سبک مصاحبه کمی از حرارت آن کاسته بود که بینندگان یا کارشناسان بطور مستقیم با ایشان صحبت نمی کردند بلکه سوالات را شخص آقای همایون می خواند و ایشان جواب می داد.

اما آنچه بیشتر مورد توجه بنده است و فکر کنم اوج زیبایی و اقتدار این گفتگو سوالی بود که در پایان مصاحبه بیان شد. 

معلمی 76 ساله از شاهزاده سوال کرده و خواسته که یک کلمه پاسخ گوید : 

پسرم آیا من شما را در ایران خواهم دید یا نه ؟ 

و ایشان پاسخ گفت: بله 

 

این کلمه یعنی دمیدن روحی تازه به بدن فعالان سیاسی هوادار شاهزاده و طرفداران نظام پادشاهی . 

یعنی که ما هستیم و ما به ایران برمی گردیم. 

یعنی ما از پا ننشسته ایم و نخواهیم نشست. 

یعنی اگر به برگشتن فکر نکنم نیستم. 

اما این گفتگو با سوالی پایان یافت که باز دل هواداران ایشان را کمی لرزاند. 

شخصی پرسید  "آیاشما مسئولیت فردای خود را آنگونه که تاریخ انتظار دارد به عهده خواهید داشت. " 

که ایشان مثل همیشه آنرا معلق به رای مردم در فردای ایران آزاد دانستند. 

ایشان بحث پادشاهی را در زمان فعلی و بدون آزادی ایران بهوده برشمردند. 

شهرام همایون که می خواست این دو را جمع کند و شهروند ی آزادی خواه در امروز نافی مسئولیت آینده نیست. 

ولی ایشان باز بر حرف خود تاکید کرد که صحبت کردن دراینباره مثل حرف زدن در باره مبلمان خانه ای است که هنوز خانه ای وجود ندارد. 

 

بعد از این خانم شهین تماس گرفت و گفت: در انگلیس که مدتی دموکرات ها روی کار آمدند و سپس نظام پادشاهی برگشت رفراندوم نگذاشتند. پس ما هم نیاز به رای گیری نداریم چون فرهنگ و تمدن 2500 ساله ما بر مبنای نظام پادشاهی است. 

آقای همایون پاسخ گفت که اگر ایشان الان این را اعلام کند که شاه ایران است بلافاصله در معامله های رژیم با کشور های غربی به حکومت ایران مسترد می شود. 

 

اما دوباره شخصی تماس گرفت و گفت چرا ایشان خود را شهروند می دانند و شاه نمی دانند؟

شهرام همایون پاسخ داد چون جمعیت ایران الان 75 میلیون شده باید اکثریت آنها نظام شاهنشاهی و شاهزاده را بخواهند پس برای اینکه مثل پدرش به دیکتاتوری متهم نکنیدش باید رای گیری شود سپس اعلام شاهنشاهی کنیم. 

 

خلاصه بیانات ضد و نقیضی که در این موضوع مطرح شد و شرایط و اقتضائات رسانه تلویزیونی که رعایت هایی را بر بیانات تحمیل کرده بود باعث شد این مسئله مثل همیشه در پرده ابهام بماند تکلیف هواداران ایشان نامشخص باشد. 

آیا ما برای نظام شاهنشاهی و سلطنت ایشان فعالیت کنیم یا برای سرنوشت نامعلوم آینده ؟

آیا باز بنشینیم تا چپ ها یا سبز الهی ها و توده ایها انقلاب را از ما بدزند؟

آیا سخن از نظام پادشاهی در حال حاضر اولویت دارد یا صرف آزادی ایران؟ 

این مشکلی است که باید برای یک بار و برای همیشه آنرا حل کنیم. 

مرگ یکبار شیون هم یک بار .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

به نظر شما رسانه مستقل وجود دارد؟
رسانه مستقل چه ویژگی باید داشته باشد؟